خدا قوت پهلوان!

همچنین بخوانید

از خصایص بارز دولت سیزدهم اطاعت محض را می توان به وضوح مشاهده کرد. سیدحمید سجادی هزاوه  دراین کابینه، سکان وزارت ورزش و جوانان را در دست گرفت.

وی موفق‌ترین دونده استقامتی تاریخ ایران محسوب می‌شود که در دوران فعالیت خود، رکورد تقریباً تمامی رشته‌های دوی نیمه‌استقامت و استقامت ایران را در اختیار داشت.

با کمی دقت در مراسم معارفه او در مجلس می توان تملق و چاپلوسی را به عینه ملاحظه کرد.

بهتر است بگوییم او این بار در پیست ماراتن دولت فرمانبردار اصولگرا ناچار است دونده ای با ملاحظات بیت رهبری باشد که از پیش سناریوی آن را خامنه ای نوشته.

انگار مقدر است  وزرای انتخاب شده در کاسه لیسی، گوی سبقت را از نمکی وزیر پیشین بهداشت بربایند.

حال باید به سخنانش بپردازیم تا راستی آزمایی شود که تا چه حد به منصبی که او را بر آن نشانده اند قرار است فریب و نیرنگ تحویل جامعه مربوط به خود بدهد.

بهتراست با همان شیوه خودش در معرفی وزارت مربوطه سخنانش را در بخش های متفاوت زیر ذره بین ببریم و صداقت یا عدم صداقتش را به ارزیابی کنیم.

او در ابتدا به گام دوم انقلاب اشاره می کند که سفارش رهبرش است. تاکید می کند می تواند با اعمال مدیریت نسل دوم سنین جوانان را به شکل جهادی اداره کند.

البته همه می دانیم در سطح ملی  ورزشکاری مورد توجه قرار می گیرد که به نظام ولایت فقیه پایبند است و غیر از آن هیچ توجهی به مکانیزم ورزشی او نمی شود.

ورزشکاری که اجبارن با توصیه سیاسی مربی کنار زمین ناچار است مسابقه برتر خود را به دلیل مواجه نشدن با ورزشکار اسراییلی واگذار کند و گریان و ناامید صحنه مسابقه را ترک کند همان نسل دوم انقلاب است.

او هرگز نمی داند اسراییل چرا مغضوب جمهوری اسلامی ست و چرا بجز مرگ بر آن کشور دلیل قانع کننده ای برای مواجهه به او داده نمی شود.

در بخش دیگری به وزارت استعدادها اشاره می کند. استعدادهایی که در چند سال اخیر غیر از عرق ریختن برای رسیدن به پیراهن تیم ملی باید برای اعزام به مسابقات خارجی وثیقه چند صدمیلیونی تهیه کند؛ در غیر این صورت نامش خط خورده و نفر ذخیره جای او را اشغال می کند.

بخش سوم اختصاص دارد به مدیریت در ورزش.

مدیریتی که همه ایرانی ها درین سال ها شاهد عزل و نصب آنان بوده اند سرداران فاسد سپاه هستند که پس از دوره ای کوتاه در منصبی غیر تخصصی و اختلاس و دزدی جای خود را به سردار بعدی می سپارند و این چرخه همچنان بر همین دایره می چرخد.

سجادی مدیریت جهادی خود را تضمین بالا بردن روحیه فتوت و جوانمردی در میان اقشار متفاوت ورزشی، نوید می دهد.

فتوتی که در اعتراض های خیابانی جوانان را به جرم اعتراض مدنی به گلوله می بندد و نمونه های مختلفی از قتل های فجیع را رقم می زند، داعیه جوانمردی دارد.

نوید افکاری به شهادت حرف های خودش به قاضی پرونده اشاره می کند که شما اصلن دفاع مرا نشنیدید!

قاضی در کمال بی ادبی با توهین اشاره می کند که ما شواهد را در پرونده داریم.

پرونده ای که برای جهان ورزش عیان شد که اعدام نوید افکاری تنها دلیلش ایجاد رعب و وحشت در میان جوانان معترض به نابسامانی ها بود.

سجادی از قهرمانی خودش می گوید. به این نکته اشاره نمی کند که از همان زمان ترک ورزش به بسیج وزارت ورزش می پیوندد و پله های تملق و ترقی را یکی یکی طی کرده.

او به ایستادن جوانان و تعهد به آرمان های انقلاب اشاره می کند. طبق آماری که رسانه های داخلی در حوزه ورزش فاش کرده اند؛ اکنون درصد بالایی از قهرمانان ملی میل قاطعی برای مهاجرت به کشوری دیگر دارند. فرار ورزشکاران که در المپیک سیدنی تیم ملی بوکس با هفت نفر اعزامی سه نفر آنان پناهنده شدند را هرگز مد نظر قرار نمی دهند که طلیعه ای شد برای فرار ورزشکاران ملی پوش در سال های بعد.

تا حدی که اکنون برای اعزام ورزشکار ملی پوش وثیقه های میلیاردی طلب می کنند.

تیم المپیک پناهندگان را تعداد قابل توجهی ایرانی به انضمام چند کشور فقیر و عقب مانده تشکیل می داد.

البته منظور سجادی از این سخنرانی قرا در معارفه؛ بوسیدن دست رهبرش است که  او را به عنوان یک بسیجی متلمق و دروغگو پذیرفته و به او پست وزارت تحویل می دهد.

در جایی دیگر از امکانات برای ورزشکاران حرف می زند. حتمن منظورش از امکانات تیرو کمانی ست که دختران المپیکی در دو تورنمنت سال های پیشتر با هزینه شخصی تهیه کرده بوند تا برای جمهوری قاتل جوانان افتخار پوشالی به ارمغان بیاورند.

در المپیک آتلانتا هم بماند که دستکش بابک مقیمی در حین مسابقه دوبار از دستش به دلیل غیر استاندارد بودن در آمد و موجب خنده و تمسخر جمعیت حاضر گردید.

همان نابغه بوکسی که بعدها به دلیل بی توجهی مسئولین ورزشی سر از شرارت خیابانی و سپس زندان در آورد!

او در میان حرف هایش از بی توجهی مسئولان پیشین ورزشی و دوران قهرمانی خود گله مند است.

باید عرض کرد؛ آقای سجادی آنها هم از قماش تو بودند. با کمی تاخیر زمانی اکنون تو آمده ای تا جای خباثت و فساد و ناکارآمدی و دزدی آنان را پرکنی.

آسیاب به نوبت!

آنقدر دروغ تحویل می دهی که بر سر کلمات سخنرانی ات هم مسلط نشان نمی دهی قهرمان!!!

اگر خاطرت باشد وریا غفوری که از کورد زبانان متعهد و اخلاقگرا در ورزش بود را تنها به دلیل انتقاد از وضع موجود برای همیشه از تیم ملی حذف کردی… بله… همین شما که بسیج سازمان تربیت بدنی را با حراست آن از پشت پرده با منویات رهبرت اداره می کردی، باعث شد این جوان باهوش و با استعداد نتواند برای کشورش در مستطیل سبز افتخار بیافریند.

باز هم بگوییم یا خودت طومار هم پالکی هایت را با  دروغ  آشکار می کنی که باعث شدید نسل قابل توجهی از جوانان فوق العاده ایران به فساد و مرگ تدریجی محکوم شوند و شما سرمایه های ذاتی شان را به یغما ببرید؟

بهتر است کمی روی  روخوانی سخنرانی سفارشی ات کار کنی تا آنقدر؛ادای کلمه لایتغیر برایت  سنگین نباشد تا موجب خنده همکاران مجلسی ات بشود… همکاران گوش به فرمان خامنه ای با افکاری فرسوده و مستعمل.

 

بابەتەکانی هاوشێوە

خدا قوت پهلوان!

از خصایص بارز دولت سیزدهم اطاعت محض را می توان به وضوح مشاهده کرد. سیدحمید سجادی هزاوه  دراین کابینه، سکان وزارت ورزش و جوانان را در دست گرفت.

وی موفق‌ترین دونده استقامتی تاریخ ایران محسوب می‌شود که در دوران فعالیت خود، رکورد تقریباً تمامی رشته‌های دوی نیمه‌استقامت و استقامت ایران را در اختیار داشت.

با کمی دقت در مراسم معارفه او در مجلس می توان تملق و چاپلوسی را به عینه ملاحظه کرد.

بهتر است بگوییم او این بار در پیست ماراتن دولت فرمانبردار اصولگرا ناچار است دونده ای با ملاحظات بیت رهبری باشد که از پیش سناریوی آن را خامنه ای نوشته.

انگار مقدر است  وزرای انتخاب شده در کاسه لیسی، گوی سبقت را از نمکی وزیر پیشین بهداشت بربایند.

حال باید به سخنانش بپردازیم تا راستی آزمایی شود که تا چه حد به منصبی که او را بر آن نشانده اند قرار است فریب و نیرنگ تحویل جامعه مربوط به خود بدهد.

بهتراست با همان شیوه خودش در معرفی وزارت مربوطه سخنانش را در بخش های متفاوت زیر ذره بین ببریم و صداقت یا عدم صداقتش را به ارزیابی کنیم.

او در ابتدا به گام دوم انقلاب اشاره می کند که سفارش رهبرش است. تاکید می کند می تواند با اعمال مدیریت نسل دوم سنین جوانان را به شکل جهادی اداره کند.

البته همه می دانیم در سطح ملی  ورزشکاری مورد توجه قرار می گیرد که به نظام ولایت فقیه پایبند است و غیر از آن هیچ توجهی به مکانیزم ورزشی او نمی شود.

ورزشکاری که اجبارن با توصیه سیاسی مربی کنار زمین ناچار است مسابقه برتر خود را به دلیل مواجه نشدن با ورزشکار اسراییلی واگذار کند و گریان و ناامید صحنه مسابقه را ترک کند همان نسل دوم انقلاب است.

او هرگز نمی داند اسراییل چرا مغضوب جمهوری اسلامی ست و چرا بجز مرگ بر آن کشور دلیل قانع کننده ای برای مواجهه به او داده نمی شود.

در بخش دیگری به وزارت استعدادها اشاره می کند. استعدادهایی که در چند سال اخیر غیر از عرق ریختن برای رسیدن به پیراهن تیم ملی باید برای اعزام به مسابقات خارجی وثیقه چند صدمیلیونی تهیه کند؛ در غیر این صورت نامش خط خورده و نفر ذخیره جای او را اشغال می کند.

بخش سوم اختصاص دارد به مدیریت در ورزش.

مدیریتی که همه ایرانی ها درین سال ها شاهد عزل و نصب آنان بوده اند سرداران فاسد سپاه هستند که پس از دوره ای کوتاه در منصبی غیر تخصصی و اختلاس و دزدی جای خود را به سردار بعدی می سپارند و این چرخه همچنان بر همین دایره می چرخد.

سجادی مدیریت جهادی خود را تضمین بالا بردن روحیه فتوت و جوانمردی در میان اقشار متفاوت ورزشی، نوید می دهد.

فتوتی که در اعتراض های خیابانی جوانان را به جرم اعتراض مدنی به گلوله می بندد و نمونه های مختلفی از قتل های فجیع را رقم می زند، داعیه جوانمردی دارد.

نوید افکاری به شهادت حرف های خودش به قاضی پرونده اشاره می کند که شما اصلن دفاع مرا نشنیدید!

قاضی در کمال بی ادبی با توهین اشاره می کند که ما شواهد را در پرونده داریم.

پرونده ای که برای جهان ورزش عیان شد که اعدام نوید افکاری تنها دلیلش ایجاد رعب و وحشت در میان جوانان معترض به نابسامانی ها بود.

سجادی از قهرمانی خودش می گوید. به این نکته اشاره نمی کند که از همان زمان ترک ورزش به بسیج وزارت ورزش می پیوندد و پله های تملق و ترقی را یکی یکی طی کرده.

او به ایستادن جوانان و تعهد به آرمان های انقلاب اشاره می کند. طبق آماری که رسانه های داخلی در حوزه ورزش فاش کرده اند؛ اکنون درصد بالایی از قهرمانان ملی میل قاطعی برای مهاجرت به کشوری دیگر دارند. فرار ورزشکاران که در المپیک سیدنی تیم ملی بوکس با هفت نفر اعزامی سه نفر آنان پناهنده شدند را هرگز مد نظر قرار نمی دهند که طلیعه ای شد برای فرار ورزشکاران ملی پوش در سال های بعد.

تا حدی که اکنون برای اعزام ورزشکار ملی پوش وثیقه های میلیاردی طلب می کنند.

تیم المپیک پناهندگان را تعداد قابل توجهی ایرانی به انضمام چند کشور فقیر و عقب مانده تشکیل می داد.

البته منظور سجادی از این سخنرانی قرا در معارفه؛ بوسیدن دست رهبرش است که  او را به عنوان یک بسیجی متلمق و دروغگو پذیرفته و به او پست وزارت تحویل می دهد.

در جایی دیگر از امکانات برای ورزشکاران حرف می زند. حتمن منظورش از امکانات تیرو کمانی ست که دختران المپیکی در دو تورنمنت سال های پیشتر با هزینه شخصی تهیه کرده بوند تا برای جمهوری قاتل جوانان افتخار پوشالی به ارمغان بیاورند.

در المپیک آتلانتا هم بماند که دستکش بابک مقیمی در حین مسابقه دوبار از دستش به دلیل غیر استاندارد بودن در آمد و موجب خنده و تمسخر جمعیت حاضر گردید.

همان نابغه بوکسی که بعدها به دلیل بی توجهی مسئولین ورزشی سر از شرارت خیابانی و سپس زندان در آورد!

او در میان حرف هایش از بی توجهی مسئولان پیشین ورزشی و دوران قهرمانی خود گله مند است.

باید عرض کرد؛ آقای سجادی آنها هم از قماش تو بودند. با کمی تاخیر زمانی اکنون تو آمده ای تا جای خباثت و فساد و ناکارآمدی و دزدی آنان را پرکنی.

آسیاب به نوبت!

آنقدر دروغ تحویل می دهی که بر سر کلمات سخنرانی ات هم مسلط نشان نمی دهی قهرمان!!!

اگر خاطرت باشد وریا غفوری که از کورد زبانان متعهد و اخلاقگرا در ورزش بود را تنها به دلیل انتقاد از وضع موجود برای همیشه از تیم ملی حذف کردی… بله… همین شما که بسیج سازمان تربیت بدنی را با حراست آن از پشت پرده با منویات رهبرت اداره می کردی، باعث شد این جوان باهوش و با استعداد نتواند برای کشورش در مستطیل سبز افتخار بیافریند.

باز هم بگوییم یا خودت طومار هم پالکی هایت را با  دروغ  آشکار می کنی که باعث شدید نسل قابل توجهی از جوانان فوق العاده ایران به فساد و مرگ تدریجی محکوم شوند و شما سرمایه های ذاتی شان را به یغما ببرید؟

بهتر است کمی روی  روخوانی سخنرانی سفارشی ات کار کنی تا آنقدر؛ادای کلمه لایتغیر برایت  سنگین نباشد تا موجب خنده همکاران مجلسی ات بشود… همکاران گوش به فرمان خامنه ای با افکاری فرسوده و مستعمل.

 

بابەتەکانی هاوشێوە

خدا قوت پهلوان!

از خصایص بارز دولت سیزدهم اطاعت محض را می توان به وضوح مشاهده کرد. سیدحمید سجادی هزاوه  دراین کابینه، سکان وزارت ورزش و جوانان را در دست گرفت.

وی موفق‌ترین دونده استقامتی تاریخ ایران محسوب می‌شود که در دوران فعالیت خود، رکورد تقریباً تمامی رشته‌های دوی نیمه‌استقامت و استقامت ایران را در اختیار داشت.

با کمی دقت در مراسم معارفه او در مجلس می توان تملق و چاپلوسی را به عینه ملاحظه کرد.

بهتر است بگوییم او این بار در پیست ماراتن دولت فرمانبردار اصولگرا ناچار است دونده ای با ملاحظات بیت رهبری باشد که از پیش سناریوی آن را خامنه ای نوشته.

انگار مقدر است  وزرای انتخاب شده در کاسه لیسی، گوی سبقت را از نمکی وزیر پیشین بهداشت بربایند.

حال باید به سخنانش بپردازیم تا راستی آزمایی شود که تا چه حد به منصبی که او را بر آن نشانده اند قرار است فریب و نیرنگ تحویل جامعه مربوط به خود بدهد.

بهتراست با همان شیوه خودش در معرفی وزارت مربوطه سخنانش را در بخش های متفاوت زیر ذره بین ببریم و صداقت یا عدم صداقتش را به ارزیابی کنیم.

او در ابتدا به گام دوم انقلاب اشاره می کند که سفارش رهبرش است. تاکید می کند می تواند با اعمال مدیریت نسل دوم سنین جوانان را به شکل جهادی اداره کند.

البته همه می دانیم در سطح ملی  ورزشکاری مورد توجه قرار می گیرد که به نظام ولایت فقیه پایبند است و غیر از آن هیچ توجهی به مکانیزم ورزشی او نمی شود.

ورزشکاری که اجبارن با توصیه سیاسی مربی کنار زمین ناچار است مسابقه برتر خود را به دلیل مواجه نشدن با ورزشکار اسراییلی واگذار کند و گریان و ناامید صحنه مسابقه را ترک کند همان نسل دوم انقلاب است.

او هرگز نمی داند اسراییل چرا مغضوب جمهوری اسلامی ست و چرا بجز مرگ بر آن کشور دلیل قانع کننده ای برای مواجهه به او داده نمی شود.

در بخش دیگری به وزارت استعدادها اشاره می کند. استعدادهایی که در چند سال اخیر غیر از عرق ریختن برای رسیدن به پیراهن تیم ملی باید برای اعزام به مسابقات خارجی وثیقه چند صدمیلیونی تهیه کند؛ در غیر این صورت نامش خط خورده و نفر ذخیره جای او را اشغال می کند.

بخش سوم اختصاص دارد به مدیریت در ورزش.

مدیریتی که همه ایرانی ها درین سال ها شاهد عزل و نصب آنان بوده اند سرداران فاسد سپاه هستند که پس از دوره ای کوتاه در منصبی غیر تخصصی و اختلاس و دزدی جای خود را به سردار بعدی می سپارند و این چرخه همچنان بر همین دایره می چرخد.

سجادی مدیریت جهادی خود را تضمین بالا بردن روحیه فتوت و جوانمردی در میان اقشار متفاوت ورزشی، نوید می دهد.

فتوتی که در اعتراض های خیابانی جوانان را به جرم اعتراض مدنی به گلوله می بندد و نمونه های مختلفی از قتل های فجیع را رقم می زند، داعیه جوانمردی دارد.

نوید افکاری به شهادت حرف های خودش به قاضی پرونده اشاره می کند که شما اصلن دفاع مرا نشنیدید!

قاضی در کمال بی ادبی با توهین اشاره می کند که ما شواهد را در پرونده داریم.

پرونده ای که برای جهان ورزش عیان شد که اعدام نوید افکاری تنها دلیلش ایجاد رعب و وحشت در میان جوانان معترض به نابسامانی ها بود.

سجادی از قهرمانی خودش می گوید. به این نکته اشاره نمی کند که از همان زمان ترک ورزش به بسیج وزارت ورزش می پیوندد و پله های تملق و ترقی را یکی یکی طی کرده.

او به ایستادن جوانان و تعهد به آرمان های انقلاب اشاره می کند. طبق آماری که رسانه های داخلی در حوزه ورزش فاش کرده اند؛ اکنون درصد بالایی از قهرمانان ملی میل قاطعی برای مهاجرت به کشوری دیگر دارند. فرار ورزشکاران که در المپیک سیدنی تیم ملی بوکس با هفت نفر اعزامی سه نفر آنان پناهنده شدند را هرگز مد نظر قرار نمی دهند که طلیعه ای شد برای فرار ورزشکاران ملی پوش در سال های بعد.

تا حدی که اکنون برای اعزام ورزشکار ملی پوش وثیقه های میلیاردی طلب می کنند.

تیم المپیک پناهندگان را تعداد قابل توجهی ایرانی به انضمام چند کشور فقیر و عقب مانده تشکیل می داد.

البته منظور سجادی از این سخنرانی قرا در معارفه؛ بوسیدن دست رهبرش است که  او را به عنوان یک بسیجی متلمق و دروغگو پذیرفته و به او پست وزارت تحویل می دهد.

در جایی دیگر از امکانات برای ورزشکاران حرف می زند. حتمن منظورش از امکانات تیرو کمانی ست که دختران المپیکی در دو تورنمنت سال های پیشتر با هزینه شخصی تهیه کرده بوند تا برای جمهوری قاتل جوانان افتخار پوشالی به ارمغان بیاورند.

در المپیک آتلانتا هم بماند که دستکش بابک مقیمی در حین مسابقه دوبار از دستش به دلیل غیر استاندارد بودن در آمد و موجب خنده و تمسخر جمعیت حاضر گردید.

همان نابغه بوکسی که بعدها به دلیل بی توجهی مسئولین ورزشی سر از شرارت خیابانی و سپس زندان در آورد!

او در میان حرف هایش از بی توجهی مسئولان پیشین ورزشی و دوران قهرمانی خود گله مند است.

باید عرض کرد؛ آقای سجادی آنها هم از قماش تو بودند. با کمی تاخیر زمانی اکنون تو آمده ای تا جای خباثت و فساد و ناکارآمدی و دزدی آنان را پرکنی.

آسیاب به نوبت!

آنقدر دروغ تحویل می دهی که بر سر کلمات سخنرانی ات هم مسلط نشان نمی دهی قهرمان!!!

اگر خاطرت باشد وریا غفوری که از کورد زبانان متعهد و اخلاقگرا در ورزش بود را تنها به دلیل انتقاد از وضع موجود برای همیشه از تیم ملی حذف کردی… بله… همین شما که بسیج سازمان تربیت بدنی را با حراست آن از پشت پرده با منویات رهبرت اداره می کردی، باعث شد این جوان باهوش و با استعداد نتواند برای کشورش در مستطیل سبز افتخار بیافریند.

باز هم بگوییم یا خودت طومار هم پالکی هایت را با  دروغ  آشکار می کنی که باعث شدید نسل قابل توجهی از جوانان فوق العاده ایران به فساد و مرگ تدریجی محکوم شوند و شما سرمایه های ذاتی شان را به یغما ببرید؟

بهتر است کمی روی  روخوانی سخنرانی سفارشی ات کار کنی تا آنقدر؛ادای کلمه لایتغیر برایت  سنگین نباشد تا موجب خنده همکاران مجلسی ات بشود… همکاران گوش به فرمان خامنه ای با افکاری فرسوده و مستعمل.

 

بابەتەکانی هاوشێوە

Add New Playlist